معنی شفترک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شفترک. [ش ِ ت َ رَ] (اِ) خاکشی و علف خاکشی. (ناظم الاطباء). خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). گیاهی است که شتر خورد و در اصفهان خاکشی گویند و آن تخم خوب کلان است و به عربی خمخم گویند. (از برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). اسم شیرازی خبه است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). و رجوع به خاکشی و خبه شود. || تخم خاکشی. (از برهان). تخم خاکشیر. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به خاکشیر شود.

فرهنگ عمید

خاکشیر

حل جدول

نام دیگر خاکشیر

فرهنگ فارسی هوشیار

خاکشی و علف خاکشی، خاکشیر (اسم) خاکشیر، تخم خاکشیر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر