معنی شفابخش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شفابخش. [ش ِ / ش َ ب َ] (نف مرکب) شفابخشنده. شفادهنده. دارویی که تندرستی آورد. (ناظم الاطباء). شافی. شفادهنده. بهبودبخش. (یادداشت مؤلف):
ای باد از آن باده نسیمی به من آور
کآن بوی شفابخش بود دفع خمارم.
حافظ.
|| نافع و سودمند. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

شفابخشنده، شفادهنده،
پزشکی که بیمار را از مرض برهاند،
دارویی که مرض را رفع کند،

مترادف و متضاد زبان فارسی

تشفی، درمانگر، شافی، علاج‌بخش

فرهنگ فارسی هوشیار

شفا دهنده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر