معنی شرمنده گشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شرمنده گشتن. [ش َ م َ دَ / دِ گ َ ت َ] (مص مرکب) کفح. (منتهی الارب). شرمنده شدن. خجل گشتن. شرمسار شدن. (یادداشت مؤلف): چون نامه بخواند شرمنده گشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 370). رجوع به شرمنده شدن شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر