شدة در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

شدة در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

شده. [ش َدْ دَ] (ع مص) یکبار حمله کردن. (منتهی الارب). حمله کردن در جنگ. (از اقرب الموارد). || (اِ) تشدید « ّ ». (یادداشت مؤلف).

شده. [ش ِدْ دَ] (ع اِمص) سختی. اسم است اشتداد را. (منتهی الارب). اسم از اشتداد، نقیض لین. (از اقرب الموارد). خلاف رخاء. (از اقرب الموارد). این کلمه در املای فارسی با تای کشیده تحریر شود یعنی شدت. || مکاره دهر. (از اقرب الموارد). سختی روزگار. اُلقِیَّه. رَبَذَه. سَوط. شَزر. عِزَّه. مِراس. مِراسَه. مِشفَر. شدت. (منتهی الارب): تبارک من لایتهم قضایاه فی الشده و الرخاء. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 299).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر