معنی شخم زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شخم زدن. [ش ُ زَ دَ] (مص مرکب) شدیاریدن. شیاریدن. شیار کردن زمین برای پاشیدن بزر. (یادداشت مؤلف). کندن زمین برای تخم ریزی. (فرهنگ نظام). و رجوع به شخم و شخم کردن شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) شیار کردن زمین با گاو آهن یا تراکتور برای زراعت شخم کردن.
پیشنهادات کاربران
حرث
آکار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.