معنی شب کور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شب کور. [ش َ] (ص مرکب) آنکه به شب هیچ نبیند. أعشی. کسی که در شب چشمش نبیند. (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء). رجوع به شب کوری شود. || (اِ مرکب) خفاش. شب پره.

فرهنگ معین

کسی که شب جایی را نبیند، خفاش. [خوانش: (~.) (اِمر.)]

حل جدول

اعشی

فرهنگ فارسی هوشیار

آنکه در شب جائی را نبیند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر