معنی شب خواب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شب خواب. [ش َ خوا / خا] (اِخ) نام دهی است از دیه های شاه ولی شهرستان شوشتر. رجوع به جرجیس شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

فرهنگ معین

آن که در شب جایی بخوابد، مجازاً: روسپی که شب نزد کسی خوابد (مق. تک خواب)، مردی که شبی با روسپی بیتوته کند. [خوانش: (شَ خا) (ص فا.)]

فرهنگ عمید

کسی که شب در مکانی بخوابد، آن‌که شب بخوابد،
(اسم) [قدیمی] خوابگاه و بستر، شب‌خسب،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آن که در شب به جایی بخوابد، روسپیی که شب نزد کسی خوابد (مقابل تک خواب)، مردی که شبی با روسپیی بیتوته کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر