شبنم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(شَ نَ) (اِمر.) قطره ای شبیه دانه باران که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند. بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ و ژاله نیز گفته اند.
فرهنگ عمید
رطوبتی که شب روی گیاهها یا چیزهای دیگر تولید میشود، قطرهای شبیه دانۀ باران که شب در روی برگ گل یا گیاه مینشیند، بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ،
حل جدول
شی
ژاله
طل
مترادف و متضاد زبان فارسی
بشک، جلید، ژاله، طل
فرهنگ فارسی هوشیار
رطوبتی که شب روی گیاها یا چیزهای دیگر تولید می شود
فرهنگ پهلوی
ژاله
پیشنهادات کاربران
اَپشک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.