معنی شبان هنگام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شبان هنگام. [ش َ هََ / هَِ] (اِ مرکب، ق مرکب) هنگام شب. شب هنگام. عشیات. (مقدمه ٔ التفهیم ص قسط).

فرهنگ فارسی هوشیار

شبها عشیات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر