معنی شاه نجف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شاه نجف. [هَِ ن َ ج َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) سلطان و فرمانروای نجف. || (اِخ) در تداول عامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام.

شاه نجف. [ن َ ج َ] (اِخ) دهی از دهستان فلارد بخش لردگان شهرستان شهرکرد. دارای 316 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر