معنی شاه سواری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شاه سواری. [س َ] (حامص مرکب) عمل شاه سوار. سواری کردن چون شاهان.
شاه سواری. [س َ] (اِخ) تیره ای از شعبه ٔ شیبانی ایل عرب (از ایلات خمسه ٔ فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87). رجوع به طایفه ٔ شیبانی شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.