شاه اسپر در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
شاه اسپر. [اِ پ َ] (اِ مرکب) مرکب از «شاه » و «اسپر» (مخفف اسپرم) شاه سپرم. ریحان الملک. ضیمران. رجوع به شاه اسپرغم، شاه سپرغم. شاه اسفرهم. شاه اسپرهم و شاهپر شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.