معنی شاهانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شاهانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) همچون شاه. همانند شاه. منسوب بشاه. شاهی. خسروی. بزرگوار و شکوهنده. با شوکت و عظمت. بطور سلطنت و شکوه و جلال. (ناظم الاطباء). || (اِمرکب) لباس و پوشاک عروس و داماد. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

منسوب و مربوط به شاه، درخور شاهان،
(قید) مانند شاه،

حل جدول

ملوکانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه،
(متضاد) رعیت‌وار

فرهنگ فارسی هوشیار

بطور سلطنت و شکوه و جلال

پیشنهادات کاربران

کیانی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر