معنی شانه تراش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شانه تراش. [ن َ / ن ِ ت َ] (نف مرکب) کسی که شانه ها را بسازد. (بهار عجم) (ارمغان آصفی) (آنندراج). چون در قدیم شانه ٔ سر بیشتر از چوب ساخته میشده است لذا اصطلاحاً تراشیدن چوب و بصورت شانه در آوردن را شانه تراشی و عامل آن را شانه تراش میگفته اند.

شانه تراش. [ن َ ت َ] (اِخ) دهی است از دیهای اطراف تنکابن گیلان. (سفرنامه ٔ رابینو ص 144 ترجمه فارسی و ص 106 بخش انگلیسی).

شانه تراش. [ن َ ت َ] (اِخ) دهی است از دیههای تابع بارفروش گیلان. (سفرنامه ٔ رابینو ترجمه فارسی ص 158 بخش انگلیسی ص 117).

گویش مازندرانی

از توابع خرم آباد تنکابن، از توابع بندپی بابل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر