معنی شاخ و شانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
شاخ و شانه. [خ ُ ن َ / ن ِ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) ظاهراً قسمی از آلات موسیقی بوده است:
اسباب معاشرت مهیا
از لوح و کمانه و چغانه
طنبور و کتاب و نرد و شطرنج
چنگ ودف و نای و شاخ و شانه.
انوری.
و رجوع به شاخشانه شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
شاخ گاو یا گوسفند و شانه (وسیله گدایی)، تخویف تهدید.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.