معنی شابک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

شابک.[ب ِ] (ع ص) طریق شابک، راه درهم و مشتبه. و اسد شابک، شیر درهم دندان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

شابک. [ب ِ] (اِخ) جائی است از منازل قضاعه در شام. (معجم البلدان):
اتعرف بالصحراء شرقی ّ شابک
منازل غزلان لها انس اطیبا
ظَللت ُ اریها صاحبی ّ و قداری
بها صاحبا من بین غرّ و اشیباً.
عدی بن الدقاع (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

(بَ) (اِ.) شماره استاندارد بین المللی کتاب (اختصار).

حل جدول

شماره استاندارد بین المللی کتاب

شماره بین المللی کتاب

فرهنگ فارسی هوشیار

درهم پیچیده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر