معنی سی لحن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سی لحن. [ل َ] (اِخ) سرودی چند است که باربد ساخته بود و از برای خسروپرویزمینواخت و نام آنها به ترتیب حروف ابجد بدین تفصیل است: 1- آرایش خورشید و آنرا آرایش جهان هم گفته اند.2- آئین جمشید. 3- اورنگی. 4- باغ شیرین. 5- تخت طاقدیسی. 6- حقه ٔ کاوس. 7- راح روح. 8- رامش جان. 9- سبز در سبز. 10- سروستان. 11- سرو سهی. 12- شادروان مروارید. 13- شبدیز. 14- شب فرخ و فرخ شب هم میگویند.15- قفل رومی. 16- گنج بادآورد. 17- گنج گاو و گنج کاوس هم بنظر آمده. 18- گنج سوخته. 19- کین ایرج. 20- کین سیاوش. 21- ماه بر کوهان. 22- مشک و دانه. 23-مروای نیک. 24- مشک مالی. 25- مهربانی و آنرا مهرگانی هم گفته اند. 26- ناقوسی. 27- نوبهاری. 28- نوشین باده و باده ٔ نوشین هم بنظر آمده است. 29- نیم روز. 30- نخجیرگانی و نظامی در خسرو و شیرین ذکر اینها کرده است و سه نام از اینها را که آیین جمشید و راح روح و نوبهاری باشد نیاورده، اما چهار نام دیگر که ساز نوروز و غنچه ٔ کبک دری و فرخ روز و کیخسروی باشد آورده است و چون برای هر یک بیتی فرمود و بنابر آن می باید که سی و یک لحن باشد؛ حال آنکه سی لحن مشهور است.واﷲ اعلم. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). رجوع به ذیل کلمه ٔ آهنگ و حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر