سیماب آتشین در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
سیماب آتشین. [ب ِ ت َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از آفتاب عالمتاب است و سیماب آتشی هم میگویند. (برهان). آفتاب. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج):
چون آه عاشق آمد بر آتشین معنبر
سیماب آتشین زد در بادبان اخضر.
خاقانی.
- سیماب آتشین سر، سیماب آتشین است که کنایه از خورشید عالم آرا باشد. (برهان).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.