معنی سیاه پوشی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سیاه پوشی کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) سیاه پوشیدن:
تا جهان داشت تیزهوشی کرد
بی مصیبت سیاه پوشی کرد.
نظامی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.