معنی سیاه پوست در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سیاه پوست. (ص مرکب) آنکه رنگ پوست بدنش سیاه باشد. مقابل سفیدپوست. (فرهنگ فارسی معین): و رنگ سیاه پوستان و هرچه ایشان رابدین صفت آفریده است... (مجمل التواریخ و القصص).

فرهنگ معین

(اِمر.) هر یک از افراد یکی از چهار گروه بزرگ نژادهای انسانی، بومی قاره آفریقا که پوستی تیره، موهای مجعد و لب های کلفت برآمده دارند.

فرهنگ عمید

کسی که پوست بدنش سیاه باشد،
(اسم، صفت) آن‌که از نژاد سیاه باشد،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آن که رنگ پوست بدنش سیاه باشد مقابل سفید پوست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر