معنی سیاه روز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سیاه روز. (ص مرکب) بدبخت. بی نصیب. بی طالع. (ناظم الاطباء).کنایه از ماتمی و مصیبت زده. (آنندراج):
از زندگی بتنگند دائم سیاه روزان
ذوق چراغ ماتم از زیستن ندارد.
صائب (از آنندراج).
فرهنگ عمید
بدبخت، تیرهبخت، مصیبتزده، سیاهروزگار،
پیشنهادات کاربران
بدبخت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.