معنی سیاهی ده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سیاهی ده. [دِه ْ] (نف مرکب) شرمنده ساز. (از فرهنگ رشیدی). شرمنده کن و خجل ساز یعنی شخصی که مردم را در گفتگو شرمنده و خجل سازد. (برهان) (آنندراج). || طاقت ده. || آرایش ده. (برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). || خلافت ده. (برهان) (آنندراج) (شرفنامه) (ناظم الاطباء):
سیاهی ده خال عباسیان
سپیدی بر چشم شماسیان.
نظامی (از شرفنامه).
(دِ) (ص فا.) خجل سازنده.
(صفت) شخص که مردم را در گفتگو خجل کند شرمنده کننده خجل سازنده، آرایش دهنده.