معنی سکی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سکی. [س َک ْ کا] (ع اِ) بند آهن و مسمار. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
سکی. [س ِک ْ کی ی] (ع اِ) دینار. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد).
فرهنگ فارسی هوشیار
دینار درست، زوزن همرس (درم دراخما) میخ
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.