معنی سپوسه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

پوست آرد نشده جو یا گندم، شوره سر آدمی، خاک اره. [خوانش: (سُ یا سَ س) (اِ.) = سبوسه: ]

فرهنگ عمید

(زیست‌شناسی) = سپوس،
(زیست‌شناسی) شورۀ سر انسان،
خاک‌اره،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) پوست آرد نشده دانه غله. (گندم جو)، شوره سر آدمی، خاک اره.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر