معنی سپور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سپور. [س ُ] (از ترکی، اِ) کلمه ٔ مأخوذ از سُپُرماق ترکی است. روفته گر. جاروکش. کسی که کوچه ها و خیابانها را جاروب کند و آب پاشد. شوله روب. خاشه روب.

فرهنگ معین

(سُ) [تر.] (اِ.) رفتگر.

فرهنگ عمید

مٲمور شهرداری که خیابان‌ها و کوچه‌ها را جاروب می‌کند، رفتگر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیک بهداشتی، جاروکش، رفتگر

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ماموری که از طرف شهرداری یا برزن محل مامور جارو کردن و تنظیف خیابان ها و کوچه ها است رفتگر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر