معنی سودجو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سودجو. (نف مرکب) سودطلب. نفعجو. فایده خواه.

فرهنگ عمید

کسی که پیوسته در طلب سود و بهره باشد، سودجوینده،

حل جدول

منفعت طلب، سودگر

منفعت‌طلب

مترادف و متضاد زبان فارسی

سودپرست، سودگر، منفعت‌خواه، منفعت‌جو، منفعت طلب، نفع‌طلب،
(متضاد) بهره‌رسان

فرهنگ فارسی هوشیار

نفع جو، فایده خواه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر