معنی سنبل دمیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سنبل دمیدن. [سُم ْ ب ُ دَ دَ] (مص مرکب) ریش و خط برآمدن. تازه موی بر عارض دمیدن:
یکی را سنبل از گل برکشیده
یکی را گرد گل سنبل دمیده.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر