معنی سم شناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سم شناس. [س َ ش ِ] (نف مرکب) سم شناسنده. آنکه انواع سموم را شناسد. زهرشناس. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

زهر شناس (صفت) آنکه انواع سموم را شناسد زهر شناس.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر