معنی سلانه سلانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
سلانه سلانه. [س َل ْ لا ن َ / ن ِ س َل ْ لا ن َ / ن ِ] (ق مرکب) در تداول عامه، آرام آرام، یواش یواش (راه رفتن). (فرهنگ فارسی معین): حاجی... به اطراف نگاه کرد و سلانه سلانه براه افتاد. (صادق هدایت).
(سَ لّ نِ. سَ لّ نِ) (ق مر.) (عا.) آرام آرام، با طمأنینه.
آرامآرام، باآهستگی و وقار،
* سلانهسلانه راه رفتن: [عامیانه] آهسته و آرام و بیخیال قدم برداشتن،
آرام آرام یواش یواش (راه رفتن) : حاجی. . . به اطراف نگاه کرد و سلانه سلانه براه افتد.