معنی سلام علیک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سلام علیک. [س َ مُن ْ ع َ ل َ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی) درود بر تو: گفتند که سلام علیک معشوق طوسی خوش هستی. (انیس الطالبین ص 141).
- سلام علیک داشتن، سلام علیک کردن.
فرهنگ عمید
درود بر تو،
فرهنگ فارسی هوشیار
(زبانزد خراسانی) اسبه واش (گویش گیلکی) از گیاهان (جمله اسمی) رود برتو بادا خ: گویند سلام علیک چنانک کسی کسی را بدرود کند. توضیح آهو خانم وزن چادر سفید با شرم حضور و نزاکت. . با هم سلام و علیک و احوالپرسی کردند.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.