معنی سلات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سلات. [س َ] (اِخ) نام سازنده ای بود. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (ع اِ) کاسه لیس. (برهان) (مهذب الاسماء) (جهانگیری).
گویش مازندرانی
از توابع چهاردانگه ی هزارجریب ساری
سرباز روس – سالدات
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.