سلاب | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

سلاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سلاب. [س ِ] (ع اِ) جامه ٔ ماتم. ج، سلب. (ناظم الاطباء) (غیاث). جامه ٔ سوگ. (مهذب الاسماء). || (معرب، اِ) مخفف اسطرلاب و این لفظ اگر چه یونانی است اما چون این تخفیف را اهل فرس کرده اند مذکور شد. (رشیدی):
بگفت این و سلاب برداشت زود.
اسدی (از آنندراج).

فرهنگ معین

(س) [ع.] (اِ.) جامه سیاه، جامه ماتم.

فرهنگ عمید

جامۀ سیاه، لباس ماتم،

گویش مازندرانی

لخت – خالی – برهنه

لفظی در مقام دل سوزی – طفلک

فرهنگ فارسی هوشیار

یونانی پارسی شده سلاب سلاب همی باز جستند راز سپهر به سلاب تا برکه گردد به مهر (فردوسی) سوکپوشه که زنان به هنگام سوک پوشند ‎ دزد، ریسمان باف (اسم) جامه سیاه رنگ لباس سوگواری جمع: سلب. جامه سیاه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر