جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی سفالگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سفالگر. [س ُ / س ِ گ َ] (ص مرکب) سبوساز. (آنندراج). فخار.

فرهنگ معین

(سُ گَ) (ص فا.) کسی که ظروف سفالین سازد.

فرهنگ عمید

کسی که ظرف‌های سفالی می‌سازد، سفال‌ساز، کوزه‌گر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

سفال‌ساز، کوزه‌گر

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) کسی که ظروف سفالین سازد.

پیشنهادات کاربران

کوزه گر

(09 فروردین 1400) پیشنهاد توسط: سیدرضا عزیزی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
سفالگر: سفالگر. [س ُ / س ِ گ َ] (ص مرکب) سبوساز. (آنندراج). فخار. سفالگر: (سُ گَ) (ص فا.) کسی که ظروف سفالین سازد. سفالگر: کسی که ظرف‌های سفالی می‌سازد، سفال‌ساز، کوزه‌گر، سفالگر: سفال‌ساز، کوزه‌گر سفالگر: (صفت) کسی که ظروف سفالین سازد.