معنی سست عزمی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سست عزمی. [س ُ ع َ] (حامص مرکب) عمل سست عزم. بی اراده بودن. || سهل انگاری: نامه ٔ بزرگان بی مهر از ضعیفی رای و سست عزمی بوده. (نوروزنامه).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.