معنی سستپیمان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدعهد، سستعهد، سستوفا، پیمانشکن، سستپیوند، بیوفا، عهدشکن، عهدگسل،
(متضاد) سختپیمان، وفادار، وفامند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.