معنی سر و کله زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سر و کله زدن. [س َ رُ ک َل ْ ل َ/ ل ِ زَ دَ] (مص مرکب) فهماندن. گفتگو کردن. بحث کردن. || به سختی چیز را به کسی فهماندن.
فرهنگ معین
(سَ رُ. کَ لُِ. زَ دَ) (مص ل.) (عا.) بحث کردن، گفتگو کردن.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) سر و کله زدن با کسی. گفتگو کردن با وی مباحثه کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.