معنی سرگشته کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سرگشته کردن. [س َ گ َت َ / ت ِ ک َ دَ] (مص مرکب) متحیر کردن:
ز کشته همه دشت پرپشته کرد
یلان را ز بس زخم سرگشته کرد.
اسدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.