معنی سرمه کرده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سرمه کرده. [س ُ م َ / م ِ ک َ دَ /دِ] (ن مف مرکب) سرمه کشیده. سرمه ریخته:
چون نرگس سرمه کرده ٔ یار
بنشسته به عشوه بر سر کار.
درویش واله هروی (از آنندراج).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.