معنی سرمای گل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سرمای گل. [س َ ی ِ گ ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) سرمای خفیف که در ایام شکفتن گل سرخ یعنی گلاب میباشد. (آنندراج) (غیاث):
عندلیب ما ندارد طبع استغنای گل
میشود دست و دل ما سرد از سرمای گل.
صائب (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر