معنی سردرگم شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سردرگم شدن. [س َ دَ گ ُ ش ُ دَ] (مص مرکب) مبهوت و مات شدن. گیج شدن.

مترادف و متضاد زبان فارسی

مردد شدن، دودل شدن، گیج شدن، کلافه‌شدن، راه گم کردن، سرگردان شدن، کلافه شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر