معنی سرخ ولیک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سرخ ولیک. [س ُ وَ] (اِ مرکب) گونه ای از ولیک که بیشتر در نواحی خشک و استپی یافت شود و در خشک جنگلهای خزر نیز هست ارتفاعات متوسط در کلاردشت به ارتفاع 2200گزی نیز دیده میشود در کتول سرخ ولیک گویند. رجوع به درختان جنگلی ص 187 شود.

فرهنگ عمید

سیاکوتی

گویش مازندرانی

از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری

زالزالک خودرو

فرهنگ فارسی هوشیار

درختی است از تیره گل سرخیان که یکی از گونه های زالزالک وحشی می باشد و در جنگلهای شمالی ایران انواع مختلفش فراوانند زعرور الادویه شوکه حاده عضه شجره العضه اقسیتانتس خفچه ملاولیک آق دیکن کویج.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر