سربلة در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

سربلة در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

سربله. [س َ ب َ ل َ] (ع اِ) ترید روغن دار. (آنندراج) (منتهی الارب). || (مص) کسی را پیراهن پوشانیدن. (دهار) (زوزنی) (آنندراج) (منتهی الارب). سربال پوشاندن کسی را. (از اقرب الموارد).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر