معنی سرایش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سرایش. [س َ ی ِ] (اِمص) اسم مصدر از سراییدن. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). زبان قال که سخن گفتن و نغمه پردازی آدمیان و سرود مرغان باشد. (برهان). نغمه پردازی و گویندگی. (رشیدی) (آنندراج):
سراینده مرغی از این بوستان
سرایش چنین کرد با دوستان.
امیرخسرو (از جهانگیری).
- ناسرایش، لال.
|| (اِ) نام آهنگی است. رجوع به آهنگ شود.

فرهنگ معین

(اِمص.) سرودن، (اِ.) نغمه، سرود. [خوانش: (سَ یا سُ یِ)]

فرهنگ عمید

سرایندگی، آوازخوانی، نغمه‌پردازی،
نغمه، سرود،

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرودن، سرایندگی، نغمه، سرود

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (اسم) عمل سرودن، (اسم) نغمه سرود (انسان و پرندگان) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر