معنی سرازیری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سرازیری. [س َ] (حامص مرکب، اِ مرکب) نشیب، مقابل فراز.
- امثال:
هر سرازیری یک سربالایی دارد.

فرهنگ معین

(حامص.) سراشیبی، (اِ.) سراشیب. [خوانش: (~.)]

فرهنگ عمید

سراشیبی، شیب‌داری،
راهی که رو به نشیب برود،

حل جدول

سراشیب

شیب

مترادف و متضاد زبان فارسی

درکه، سراشیبی، شیب، نشیب،
(متضاد) فراز، سربالایی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ سرازیر شدن سراشیبی دارای شیب بودن. یا سرازیری قبر. سرازیر شدن مرده به هنگام دفن، سراشیب شیب.

پیشنهادات کاربران

نشیب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر