معنی سدید طبیب گیلان... در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سدید طبیب گیلانی. [س َ طَ بی ب ِ] (اِخ) (مولانا...) پسر مولانا نعمت طبیب گیلانی است و پدرش یهود بود و بواسطه ٔ اختلاط بمرضای مسلمانان، مسلمان گشته. و سدید از درجه ٔ طبابت ترقی کرد و بمرتبه ٔ امارت رسید، و چون تخیل سلطنت کرد سر در سر سلطنت نهاد. و فی الواقع جوانی فاضل بود و شعر خوب میگفته. از اوست:
زمان زمان ز تو دور افکند زمانه مرا
جدا کند ز وصالت بدین بهانه مرا
چه کینه بود ندانم زمانه را با من
که دور ساخت از آن خاک آستانه مرا.
(از مجالس النفائس ص 384).
و رجوع به مجمع الخواص ص 285 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر