معنی سخت رو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

سخت رو. [س َ] (ص مرکب) سخت روی. کنایه از مردم درشت و ناهموار. (آنندراج):
جوان سخت رو در راه باید
که با پیران بی قوت بیاید.
سعدی.

فرهنگ معین

ترشرو، بَداخم، زشت، گستاخ، بی شرم. [خوانش: (~.) (ص مر.)]

فرهنگ عمید

پررو، گستاخ، بی‌شرم،
ترش‌رو، بداخم،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر