معنی ستم زدای در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ستم زدای. [س ِ ت َ زَ / زِ] (نف مرکب) نابودکننده ٔ ستم. برنده ٔ ستم. زداینده ٔ ظلم:
بزدای زنگ خون ستمکاره را ز تیغ
خود تیغ توست صیقل زنگ ستم زدای.
سوزنی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر