ستاره شناسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ستاره شناسی. [س ِ رَ / رِ ش ِ] (حامص مرکب) عمل ستاره شناس. شغل ستاره شناس. رجوع به ستاره شناس و ستاره شمر شود.
فرهنگ عمید
شناختن ستارگان، اخترشناسی، علم هیئت،
حل جدول
استرونومی
اختر شناسی، رصد، نجوم، استرونومی
تنجیم
مترادف و متضاد زبان فارسی
اخترشناسی، رصد، نجوم
فرهنگ فارسی هوشیار
اختر شناسی نجوم.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.