سبزیکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سبزی کار. [س َ] (نف مرکب) کشت کننده ٔ سبزی های خوردنی. آنکه انواع رستنیها و سبزیهای خوردنی کارَد. شخصی که سبزی کارَد. کشت کننده ٔ سبزیهای خوردنی. || (اِ مرکب) آنجا که سبزی کشت شود. سبزی کاری.
فرهنگ عمید
کسی که پیشهاش کاشتن انواع سبزیهای خوردنی است،
حل جدول
کشتکننده سبزیهای خوردنی
کشت کننده سبزی های خوردنی
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسم جالیزکار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.