معنی ساینده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ساینده. [ی َ دَ / دِ] (نف) آنکه چیزی ساید:
ساینده ٔ چیزی همان بساید
زینسان که بجنبش بسود ما را.
ناصرخسرو (دیوان چ عبدالرسولی، قسمت مقطعات ص 31).

فرهنگ معین

(یَ دِ) (ص فا.) آن چه که چیزی را می ساید و نرم می کند.

فرهنگ عمید

آن‌که چیزی را بساید،

فرهنگ فارسی هوشیار

آنکه چیزی را میساید و نرم میکند طحان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر